”ماشـه“ کشیـده شـد!
کلان ضربه استراتژیک به فاشیسم ولایتفقیه، رژیم اعدام و قتلعام
یک گـام تا قیـام
آماده باش به همهٔ نیروهای رزمندهٔ انقلاب دموکراتیک در جبهه خلق
در ابتدای امسال گفتیم: «وارد مهمترین، حساسترین، خطیرترین و پرالتهابترین فاز شدهایم. فاز تعیینتکلیف و تعیین سرنوشت خلق ما با رژیم ولایت فقیه و همدستان و مزدوران».
این در ۶ماه گذشته به اثبات رسید و نقطهعطف امروز مؤید آن است. به خامنهای هم با الگوبرداری معکوس از خود او میگویم که خدا همان خدای۵۷ است!
چه خوب بود اگر خامنهای واپس میتمرگید و زهر میخورد. اما ظرفیت و ثقل خمینی را ندارد. اگر زهر بخورد سریعتر از خمینی دقمرگ و چه بسا که قبل از آن کلهپا و سرنگون شود. با اینحال ما به او میگوییم که تا فردای ۵ مهر هم فرصت زهر باقیست. عمد دارم ۵ مهر و قتلعام دانشجویان و دانشآموزان در آن حماسهٔ فروزان را بگویم. اسامی ۱۱۴۲ نفر از آنها ۳دهه پیش منتشر شده است. اما شاهدان عینی آمار تیربارانها فقط در اوین را ۱۸۱۰نفر میگویند.
این فقط شمهای از خونبهای آزادی است. همیشه گفتهایم که آزادی را به رایگان به کسی نمیدهند. شورای امنیت هم به کسی آزادی نمیدهد والا کرسی ایران را به شاه و شیخ نمیداد.
از اینرو طبق اصل «کس نخارد» باید قیمت آزادی را به تمام و کمال پرداخت و از گلوی آزادیستیزان و آزادیکشان، بیرون کشید. گفتهایم که «رژیم هر سال و هر بار باید شانس بیاورد تا سرنگون نشود اما برای ما یکبار کافیست. مانند مورچهای که جلوی چشم امیر تیمور ۷۰ بار از دیوار سخت بالا رفت تا سرانجام یک بار عبور کرد».
وقتی آمریکاییها خواسته خامنهای و خاتمی را اجابت کردند و تانکهای ما را گرفتند، آنها با عمامهٔ خود گردو میشکستند. خامنهای قبل از آن تا بهمن ۱۳۷۹ از ترس ارتش آزادیبخش به سران رژیم و مسئولان امنیتی هشدار میداد «عمده آن چیزی که باید آماج ذهن و فکر و عمل شما قرار بگیرد، مسأله براندازی است».
×××××
رژیم باعث شد که تانکهای ما را بگیرند. متقابلاً ما هم کاری کردیم که بمب اتم از دست و از دسترس آنها گرفته شود. اگر مقاومت ایران با سلسله افشاگریهای خود راه رژیم را نمیبست، مدتها بود که مانند پاکستان و کره شمالی جهان را در برابر عمل انجام شده قرار داده و اکنون بمب اتمی در دست داشت.
در بیانیه چهل و چهارمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران (مرداد ۱۴۰۴) یادآوری شده است:
مقاومت ایران در اردیبهشت ۱۴۰۱ اظهارات علی مطهری نایبرئیس پیشین مجلس ارتجاع را منتشر کرد که به صراحت درباره هدف فعالیتهای هستهیی رژیم از روز اول، میگفت: «ببینید ما اول که وارد این فعالیت هستهیی شدیم واقعاً هدفمان ساخت بمب بود دیگه ما تعارف که نداریم لو رفت دیگه، منافقین [مجاهدین] گزارش دادند و لو رفت». مطهری در مورد فتوای خامنهای افزود: «برای اینکه بترسونیم. عرض کنم که منتهی نتونستم حفظش کنیم یعنی نتونستیم محرمانهبودن اون رو حفظ کنیم. لو رفت دیگه، حالا منافقین گزارش دادند و لو رفت. والا هدف این بود که بسازیم. گزارشهای محرمانه را منافقها [مجاهدین] دادند به آژانس».
خبرنگار پرسید: «چه جوری داشتند اون گزارشها رو، نفوذ داشتند یا مثلاً با بعضی از مسئولان در ارتباط بودند؟»
مطهری جواب داد: «دیگه اینها [مجاهدین] همه جا هستند دیگه بالاخره همه جا اینها نفوذ دارند. اون کاری که شروع کرده بودیم و دیگه میخواستیم این کار را بکنیم اگر میتوانستیم این را حفظش بکنیم و بمب را آزمایش میکردیم کار تمام شده بود مثل پاکستان...» . خبرنگار در ادامه میپرسد: «خب حالا مثلاً همین پاکستان یا کره شمالی اینهایی که دارند مگه اوضاع خوبی دارند؟» مطهری جواب میدهد: «خب بالاخره رویشان حساب میکننددیگه...» (سیمای آزادی ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱).
احمدینژاد رئیسجمهور اسبق خامنهای هم در برابر این سؤال که «چی شد که ما الآن تو بحث هستهیی به اینجا رسیدیم؟» با افسوس گفت: «این ماجرا از تیر۸۱ شروع شد. یک گروهی آمدند یک گزارشاتی منتشر کردند از نطنز و اراک و این حرفها، حساسیت درست شد، آژانس وارد شد بعد قطعنامههای شورای حکام پیدرپی، پیدرپی» (تلویزیون رژیم، ۴ اسفند ۱۳۸۶).
آخوند روحانی، رئیسجمهور پیشین و دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم در زمان افشاگری نطنز، در کتاب «امنیت ملی و دیپلوماسی هستهیی» نوشته است: «در سال۱۳۸۱ فعالیتها در فضایی آرام پیش میرفت ولی به ناگاه مجاهدین با ترتیبدادن یک مصاحبهٔ مطبوعاتی و وارد کردن اتهامات واهی سر وصدای زیادی بهراه انداختند... نظر سازمان انرژی اتمی این بود که تأسیسات نطنز تکمیل و سپس به آژانس اطلاع داده شود تا آنها در برابر عمل انجام شده قرار گیرند» (ایسنا، ۵ بهمن ۱۳۹۷).
اخیراً یک عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع هم به صراحت گفت: «باید خیلی وقت پیش بمب اتم میساختیم. ما الآن ۲۵سال است گرفتار پرونده هستهیی هستیم» (بخشایش، ۲۰ شهریور ۱۴۰۴).
×××××
در مورد جنگ ضدمیهنی هم مقاومت ایران تنها طرفی بود که در برابر جنگافروزی خمینی سینه سپر کرد.
وقتی خمینی با شعار «فتح قدس از طریق کربلا» بر تنور جنگ ضدمیهنی میدمید و یک میلیون کشته و ۲میلیون معلول و مجروح و ۴میلیون آواره و هزار میلیارد دلار خسارت روی دست مردم ایران گذاشت، کاری کردیم که ناگزیر بهقول خودش «جرعهٔ زهر» سر بکشد! خمینی جنگ را برای حفظ نظام که «اوجب واجبات» او بود «نعمت الهی» خواند. همان جنگی که منتظری در بهمن ۱۳۶۷ که هنوز در موضع جانشین و قائممقام خمینی بود میگفت: «توبه دارد».
منتظری در مورد جنگ ۸ساله با عراق گفت:
«چقدر نیرو از ایران و از دست ما رفت و چقدر جوانهایی را از دست دادیم که هر کدام یک دنیا ارزش داشتند و چه شهرهایی از ما خراب شد، باید اینها بررسی شود و ببینیم اگر اشتباهی کردهایم اینها توبه دارد و اقلاً متنبه شویم که بعداً تکرار نکنیم. چقدر در این مدت شعارهایی دادیم که غلط بوده و خیلی از آنها ما را در دنیا منزوی کرد و مردم دنیا را به ما بدبین کرد و هیچ لزومی هم برای این شعارها نداشتیم...» .
اینجاست که روشن میشود در جنگ ضدمیهنی گناه بزرگ مقاومت ایران و مجاهدین، شعار صلح و آزادی و برپا کردن ارتش آزادیبخش ملی بود.
×××××
در زمینهٔ شیطانسازی و لجنپراکنیهای شبانهروزی از فردای انقلاب ضدسلطنتی تا همین امروز، نیازی به شرح و بسط و اینکه رژیم علیه ما چه کرده و چه میکند، نیست. اما تا پایان سال ۲۰۲۴ میلادی این رژیم ۷۱ بار در مجمع عمومی و دیگر ارگانهای ملل متحد بهخاطر نقض وحشتناک حقوقبشر محکوم شده و همیشه با سیلی از ناسزا و رگبار وقفهناپذیر دشنامها، مقاومت ایران را مسبب و عامل اصلی آن اعلام کرده است.
دادگاه آخوندی ۱۰۴نفر هم در جریان است و رژیم آمار هلاکشدگان خود را در آنچه خامنهای به صراحت جنگ داخلی خواند، از ۱۷هزار به ۲۵هزار افزایش داده است. خامنهای در تیر ۱۴۰۱ گفت «در داخل کشور، در خود این خیابانهای تهران، جنگ داخلی بود».
×××××
اینها را برای این گفتم تا مخصوصاً برای نسل جوان روشن و روشنتر باشد که جنگ اصلی در ایران از آغاز بین مردم و مقاومت و جبهه خلق از یکطرف و دیکتاتوری دینی از طرف دیگر بوده و تا مقصد آزادی ادامه دارد. جوانان جنگاور و شورشگر باید برای این جنگ آماده و آمادهتر شوند.
سخنگوی پزشکیان بیهیچ خویشتنداری و تعارف «با ۳ خط تأکید» میگوید: «همه ما مکلف هستیم، زیر کلمه مکلف سه تا خط میکشم، مکلف هستیم پشت سر مقام معظم رهبری بایستیم و کلامی بالاتر از کلام ایشان نداشته باشیم. ایشان هر چه فرمودند باید بگوییم سمعاً و طاعتا...» .
ما هم با صدای بلند گفتهایم و میگوییم که سرنگونی و گسستن بند از بند استبداد دینی و رژیم ضدبشری را میخواهیم.
بله ما ایران را میخواهیم. میخواهیم وطن خود را پس بگیریم. میخواهیم خلق اسیرمان آزاد شود. تهران، شورشیترین شهر جهان را میخواهیم. برای آن بیتاب و بیقرارانیم.
یک گـام تا قیـام مانده، شتابان و با چنگ و ناخن و دندان، به سوی آن روانیم. نقشهمسیر خامنهای را قبلاً شاه و بشار اسد ترسیم کردهاند. اگر نپذیرد، بدتر از آن در تقدیر اوست.
انقـلاب دمـوکراتیـک ایـران پیـروز میشـود
مسعود رجوی
۲۸ شهریور ۱۴۰۴