پنجشنبه، آذر ۱۰، ۱۴۰۱

مسعود رجوی - ۹ آذر ۱۴۰۱: خامنه‌ای باخت و مردم ایران جشن گرفتند

 


مسعود رجوی- ۹ آذر ۱۴۰۱

خامنه‌ای باخت و مردم ایران جشن گرفتند

از هر توپ فوتبال هم باید گلوله‌یی آتشین بر سر و ریش رژیم ساخت

مردم ما و ورزشکاران میهن‌پرست و ملی هوشیارند و از هر گونه دجالیت بیزارند

ملی‌گرایی میان‌تهی مانند اسلام‌پناهی ریایی دیگر اثر ندارد

تو دهنی محکم خلق به پادوهای ارتجاع و استعمار

آنها که از مقاومت ایران و مجاهدین هنوز طلبکارند که چرا در سال۷۷ جام جهانی در لیون را به خیزش جهانی علیه خامنه‌ای و خاتمی تبدیل کردند؟

چرا از سال۷۰ تأسیسات مخفی و پروژه‌های پنهان اتمی رژیم را پیاپی افشا کردند؟

چرا از سال۶۰ خواهان تحریم نفتی و تسلیحاتی دیکتاتوری خون‌ریز دینی شدند؟

چرا در جوال جنگ ضدمیهنی با شعار ”فتح قدس از طریق کربلا“ که خمینی برای بقای ولایت پهن کرده بود نرفتند؟

و چرا در سال۶۱ پس از عقب‌نشینی قوای عراقی از خاک ایران

پس از امضای بیانیه صلح توسط دولت عراق

و پس از قبول طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان مبنای مذاکرات صلح

گفتند همه تفنگ‌ها باید به سوی فاشیسم دینی نشانه برود

به دستور خمینی دادستان ارتجاع در آبادان در روز ۲۵آبان سال۵۹ در یک حکم قضایی مقرر کرد مجاهدین طی ۲۴ساعت سنگرهای خود در جبهه جنگ با عراق را در همه جا تخلیه کنند. بلادرنگ تعقیب و دستگیری و شکنجه صدها مجاهد آغاز شد و سرجمع برای آنها ۲۸۶سال زندان معین کردند. جرم‌شان این بود که جدای از بسیج و پاسداران، به دفاع مشروع از وطن و خاک خود برخاسته بودند. بهشتی در همان زمان در اهواز با صراحت به مجاهد خلق مهدی ابریشمچی گفت خوزستان را هم از ما بگیرند بهتر از این است که شما در تهران حکومت را از ما بگیرید...

از دیرباز ”به فرمودهٔ“ شاه و شیخ با چراغ قرمز ”سیاست‌ممنوع“، سرباز و پاسدار باید گوش به فرمان باشد و جنگ و سرکوب کند، دانشجو و دانش‌آموز باید درسش را بخواند، ورزشکار باید بازی‌اش را بکند، هنرمند باید اسباب انبساط خاطر باشد، کارگر و دهقان هم سرشان به کار خودشان باشد. تکلیف زنان هم روشن است.

البته بنا به مصلحت هر گاه لازم باشد ”همه با هم“ باید ترک کالسکهٔ سلطنتی یا عقب درشکهٔ نظام ولایت، روضهٔ ملی‌گرایی بخوانند و سینهٔ اسلام‌پناهی بزنند و انقلابیون و شورشگران را به جای خود بنشانند.

نزدیک به ۲۴۰۰سال پیش، ارسطو انسان را موجودی سیاسی تعریف کرد. راستی در دنیای انسانیت مگر می‌شود ورزش و هنر و ادبیات و علم و فرهنگ و اتمی و جنگ و صلح خنثی و بی‌سمت و سو داشت؟ این به‌معنی تسلیم و واگذار کردن این میدانها به رژیم حاکم است. خوشا مردم ایران که پس از یک قرن دیکتاتوری بسا هوشیارترند و باخت خامنه‌ای و تیمی را که در خدمت شلیک‌ها و خون‌ریزی او بود جشن گرفتند.

باشد که با هر توپ گلوله‌یی آتشین بر دروازه رژیم ستمگر بنشیند

انقلاب دمکراتیک مردم ایران پیروز می‌شود


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر