آزادی نه یک تفنن، بلکه ضرورت اجتناب ناپذیرانقلاباتی از قیبل انقلاب ماست.
بدیهی است که آزادی مورد بحث ما دارای محتوای دمکراتیک و جوهر مردمی است.
پس دمکراسی برای ما، نه فقط بیانگر شکفتگی آزادی های فردی بلکه، بویژه مبین مسئولیت دسته جمعی نیز می باشد .
آزادی به معنی چیدن میوه های انقلاب از جانب یک گروه یا قشر و طبقه خاص نیست و به هیچ وجه نبایستی بدانجا بیانجامد.
الف -آزادی کامل عقیده و بیان و منع هرگونه سانسور و تفتیش عقاید
ب- آزادی کامل مطبوعات، احزاب، اجتماعات، جمعیتهای سیاسی و نیز اتحادیه ها و انجمن ها و شوراها و سندیکاهای مختلف به استثنای احزاب و دسته جات ضد انقلابی وفادار به شاه و خمینی .
این آزادی تا مرز قیام مسلحانه بر علیه نظام مشروع و قانونی کشور هیچ محدودیت اصولی نداره.ببیند در رژیم های شاه و خمینی کلمات، گنگ، مبهم یا دو پهلو و قابل تفسیر بکار می برند، مثلا می گویند که آزادی بله، چون صراحتا نمی توانند بگویند آزادی نه، توطئه خیر!
***
اینجا برای اولین بار درتاریخ ایران حرف سر این است که آزادی محدودیت اصولی نداره، تا کجا، تا مرز قیام مسلحانه اسلحه کشیدن و خون ریزی علیه نظام قانونی و مشروع کشور. آن نظامی که نمایندگان منتخب مردم درموسسانشان تصویب کردند و به اجرا گذاشته شده است.
و این خیلی فرق داره با به کار بردن کلمات گنگ و مبهم یا کلی.
چون هیچ کس که نمی گه من با آزادی مخالفم.
ولی ما تصریح کردیم که آقا آزادی بدون محدودیت اصولی تا مرز قیام مسلحانه.
بنابراین آزادی میوه ای نیست که یک گروه خاصی بتوانند آن را بچینند.
نه، به استثنای دشمنانش، به استثنای آزادی کشانش، والا تضمین نداره.
فکر می کنم کاملا روشن و عاری از ابهامه!
نیست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر